معنی برجستگی ته کفش

لغت نامه دهخدا

برجستگی

برجستگی. [ب َ ج َ ت َ / ت ِ] (حامص مرکب). برجسته بودن. (فرهنگ فارسی معین). || جهندگی. (ناظم الاطباء). || (اِ) بلندی. (فرهنگ فارسی معین).
- برجستگی های بدن، نقاطی از بدن که برجسته نماید مانند پستان. (فرهنگ فارسی معین).
|| طاول و بثره و جوشش. (ناظم الاطباء).


ته ته

ته ته. [ت َه ْت َه ْ] (ص) افزوده شده و انبوه شده. (ناظم الاطباء).

ته ته. [ت ُه ْ ت ُه ْ] (ع اِ صوت) کلمه ای است که شتران را بدان زجر کنند و سگان را خوانند. || حکایت لکنت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).

واژه پیشنهادی

فرهنگ عمید

برجستگی

برآمدگی، بالاآمدگی، بلندی،

مترادف و متضاد زبان فارسی

برجستگی

برآمدگی، تحدب، بلندی، امتیاز، برتری، تشخص، تمایز، عمدگی، اهمیت

فارسی به آلمانی

برجستگی

Snob (m), Chef (m), Leiten

فارسی به عربی

برجستگی

اشعر بالارتیاح، انتفاخ، رییس

فرهنگ فارسی هوشیار

برجستگی

بلندی، جهندگی

فارسی به ایتالیایی

تعبیر خواب

کفش


دیدن کفش درخواب، دلیل زن بود. اگر بیند کفش نو در پای کرد، دلیل که زنی بخواهد یا کنیزکی بخرد. اگر درخواب کفش خود را سیه بیند، دلیل که آن زن توانگر بود. اگر کفش را سبز بیند، دلیل که آن زن مستوره بود. اگر کفش را سرخ بیند، دلیل که آن زن معاشر بود. اگر زرد بیند، دلیل که آن زن بیمارگونه بود. - محمد بن سیرین

معادل ابجد

برجستگی ته کفش

1500

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری